رنج مادران ثلاث باباجانی

در شهرستان مرزی ثلاث باباجانی در استان الهه آب و مادر یعنی کرمانشاه که به سرزمین سنگ و آب نیز مشهور است، معلمان باید بگویند اینجا باباجانی است؛ جایی که مامان جانی ندارد.
در خطه باستانی کرمانشاهان مادر و زن نقش ویژه ای دارد، چه در دوران کنونی که تنها شهری است که در ایران خیابانی به نام “زن” دارد و چه در دوران باستان که الهههای زن در این سرزمین مورد پرستش قرار میگرفتند.
در بسیاری از مناطق زاگرس از جمله کرمانشاه جوامع سنتی این محدوده جغرافیایی، سنتها و آیینهایی در زمینه تقدس الهه مادر از دیرباز داشته اند که تاکنون باقی مانده است.
مجسمههایی که در عصر کشاورزی از زن و مادر به جای مانده است نشان میدهد که زن در اعصار باستان – حداقل – در این منطقه صاحب قدرت بوده و اثرهایی در عواطف جوامع بشری و حتی دین و مذهب و سیاست از خود بجای گذاشته است.
در دوره نوسنگی مجموعه ای از نمادها و سمبل های اعتقادی و مذهبی شکل میگیرد که نماد الهی مادر در مرکز آن قرار دارد؛ این باورها که با احترام و تقدس و تمایز همراه بوده اند در طول تاریخ استمرار داشته و اکنون گویی در ذات مردمان این دیار نهادینه شده است.
بر اساس برخی منابع متقن در اعتقادات باستانی بجا مانده از دوران پیش از تاریخ الهه مادر نقش خاستگاهی دارد و منشأ همه چیز است و تمام عناصر مادی و معنوی مانند آب که مظهر حیات بشمار می رود و یا گاو که نماد زایش و باروری است و درخت که نشانه حیات و زندگی است با الهه مادر گره خورده که حقیقتا پیوندی به غایت درست و معنادار است.
تقدس الهه مادر؛ شاخص فرهنگ “عیلام” به شمار میرود؛ در سرزمین سنگ و آب؛ آب نیز جایگاهی ویژه و قداست خاصی در آیین مهرپرستی دارد و شاهد بر این موضوع ساخته شدن معابد مهری در کنار رودخانه هاست و آناهیتا به عنوان خدای آبهای روان مورد احترام مردمان این خطه قرار گرفته است.
از باورهای باستانی و ورق زدن صفحات تاریخ که بگذریم؛ با ورق زدن کتابهای شعر و ادبیات کُردزبانان خواهیم دید که زن و مادر چگونه در کلمات آنها مورد تکریم و تقدیس قرار میگیرد.
بخش زیادی از ادبیات کردی در ارتباط با زن و عشق است؛ در ادبیات کردی زن به دو صورت کلی مورد ستایش و تکریم است؛ معشوق و مادر – اما در منطقه کرمانشاه مادر جایگزین معشوق است و سوگند به مادر و یا گیسو و موی مادر، شیر مادر و سایر متعلقات به این شخصیتِ مقدس جزئی از تعاملات خویشاوندی و ادبیات گسترده روزمره کرمانشاهان است.
تمام این جملات فقط سیاههنویسی است تا شاید بتواند نگاه ها و توجه ها را کمی به آلام و درد و رنج بی انتهای مادران سرزمین آب و سنگ و مادر معطوف کند که در بافت خاص اجتماعی آن مادر نه تنها عمود خیمه خانواده بلکه حتی رکن رکین اصلی جامعه ایلی و عشایری آن است و چه بسا که مسوولیت اجتماعی مادرانش از دیگر جوامع ایرانی سنگینتر است .
اما حکایت مادران شهرستان ثلاث باباجانی در قلب اورامانات و ۱۴۵ کیلومتری شمال غربی کرمانشاه حتی از بقیه جغرافیای کرمانشاهان نیز متفاوتتر یا سنگینتر است، شهری در دل هورامان که زنان آن وظیفه مادرانگی را با سختی و مشقت مضاعف بجا میآورند که اگر فداکاری آنان نبود هرگز نمیشد در شرایط سخت و امکانات این خطه مرزی شاهد عاشقانه زیستن و فراتر از آن عاشقانه مردن بود.
در ثلاث باباجانی بیمارستانی وجود ندارد هرچند یک مرکز درمانی پس از زلزله مهیب ۷.۳ ریشتری سال ۱۳۹۶ با امکانات اندک خدمترسانی دارد و زایشگاه آن یک اتاقک فلزی کوچک با حداقل تجهیزات است؛ اما در همین اتاقک کوچک پس از زلزله مهیب سال ۱۳۹۶ کرمانشاه تاکنون دهها مادر زایمان کرده اند؛ این عدد زاد ولد طی سالهای پارسال و سال قبل از آن یعنی ابتدای ۱۴۰۲ تا انتهای ۱۴۰۳ مجموعا ۳۹ نفر تولد بوده است که در تناسب با جمعیت نزدیک به ۴۰ هزار نفری شهرستان عدد پایینی محسوب میشود.
فیلم | کانکس؛ پناهگاهی برای درمان بیماران ثلاث باباجانی
تحقیقات و یافتههای نگارنده حکایت از آن دارد بیشتر مادران ثلاث باباجانی خودخواسته یا به درخواست همسرانشان برای زایمان به بیمارستانهای شهرستانهای مجاور بویژه جوانرود و کرمانشاه مراجعه میکنند چراکه به دلیل فقر امکانات پزشکی در زایشگاه کوچک منطقه بیم جان خود یا نوزادشان را دارند.
بر پایه همین تحقیقات و مستند به آمار سجلی اداره ثبت احوال پس از زلزله مهیب ۷.۳ ریشتری سال ۱۳۹۶ کرمانشاه تاکنون مجموعا چهار هزار و ۳۳۹ شناسنامه برای نوزادان ثلاث باباجانی صادر شده است به عبارت دیگر بیشتر مادران ثلاث به اجبار یا اختیار ترجیح داده اند در کنار درد زایمان رنج سفر را در جاده کوهستانی و سخت گذر به جوانرود و از آنجا تا کرمانشاه نیز تحمل کنند.
این ۴ هزار و ۳۳۹ نوزاد اگرچه در کرمانشاه و جوانرود به دنیا آمده اند اما شناسنانه آنها به تبعیت از محل سکونت پدر و مادر در شهرستان ثلاث باباجانی صادر شده است.
حتی اگر آن دسته نوزادان ثلاثی که در سایر شهرهای کرمانشاهان به دنیا آمده و در همانجا شناسنامه گرفته اند را از این فهرست خارج کنیم؛ نتیجه میگیریم بازهم اکثریت قریب به اتفاق آنها در سرزمین نیاکانی خود متولد نشده اند و مادران آنها پیش از زایمان صرفا برای فرزندآوری رنج مهاجرت یا سفر را به جان خریده اند.
نباید فراموش کنیم که جاده ثلاث باباجانی به جوانرود یکی از پرپیچ و خم ترین جاده های کوهستانی کرمانشاه و در عین حال فاقد استانداردهای روز است و تونل سیاه طاهر آن به عنوان طولانی ترین تونل استان کرمانشاهان برای حذف ۳۵ پیچ خطرناک هنوز آماده بهره برداری نشده است بنابراین مادران ثلاثی در کنار درد زایمان و رنج محرومیت شهر و دیار خود باید به وقت زایمان تحمل سفری چند ساعته و پررنج را نیز با بچه ای در شکم داشته باشند.
گزارش تصویری ثلاث باباجانی ، هفت سال پس از زلزله
به همه این موارد باید خطرناک بودن جاده ثلاث باباجانی به جوانرود را نیز اضافه کرد که مطابق آمار رسمی پلیس راه فقط طی سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ بر اثر سوانح رانندگی آن ۱۷ نفر فوت و ۲۵۵ نفر مجروح یا مصدوم شده اند و معلوم نیست از این مصدومان چند نفر بعدا جان خود را از دست داده یا برای همیشه معلول و زمین گیر شده اند.
اگرچه در بین این جان باختگان و مصدومان تعدادی از مادران ثلاث باباجانی نیز حضور داشته اند اما به سبب جامع نبودن بایگانی دستگاههای مسوول و ملاحظات دستگاه قضایی و پزشکی قانونی؛ نگارنده نتوانست آمار دقیقی از آن احصا و تفکیک کند اما آنچه مسلم است از آنجا که بهشت زیر پای مادران است؛ گویی این مادران با نوزادان درون رحم خود مستقیم راهی بهشت شده اند.
البته معدود مادرانی که به هر دلیل فرزند خود را در همان زایشگاه یا اتاقک کوچک کانکسی ثلاث باباجانی به دنیا آورده اند ؛ به شکل دیگری رنج کشیده اند چراکه از حداقل امکانات پزشکی برخوردارند.
گویی رنج مادران ثلاث باباجانی را پایانی نیست ؛ اما شاید بتوان امیدوار بود در سفر امروز رییس جمهور به استان کرمانشاه بخشی از آلام آنها با تامین اعتبار مناسب و راه اندازی زیرساختهای شهرستان بویژه بیمارستان ثلاث پایان یابد.
قرار است صبح فردا پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ وزیر بهداشت به شهرستان ثلاث باباجانی سفر و از بیمارستان در دست ساخت آن دیدن کند و باید منتظر ماند و دید ره آورد این سفر برای مادران ثلاث باباجانی چه خواهد بود؟
منبع : ایرنا