روایت شمخانی از لحظه حمله اسرائیل به منزل مسکونیاش

علی شمخانی ، مشاور رهبر عالی برنامه ویژه در روایت حمله اسرائیل به آپارتمان مسکونی خود ، گفت: “من در حمله صهیونیستی آسیب های داخلی بیشتری دیدم. سینه من شکسته است و ریه من آسیب دیده است.
وی ادامه داد: در آن لحظه من روی رختخواب بودم و تلفن همراه من روی زمین بود. خانواده ام در کنار اتاق من خوابیده بودند. من در خواب بودم و چون در نماز صبح بودم ، از خواب بیدار شدم. کل اتاق فرو ریخت و بقایای زیادی روی من فرو ریخت و من چهار ساعت در زیر آوار قرار گرفتم ، جایی که ماجراهای برای من گذشت. من صبح و زیر آوار دعا کردم.
وی افزود: “در ابتدا فکر کردم که زمین لرزه است و پاهایم تا آنجا که می توانم شروع به حفر زمین در مقابل پاهایم کردم.
شمخانی گفت: “من دعای صبحگاهی را که خواندم شنیدم و به خودم گفتم ، بنابراین زمین لرزه ای نبود ، زیرا در زمان زمین لرزه در تهران در خیابان ماشین نمی آمد و در آنجا بود که اسرائیلی ها به خودم گفتند.
وی گفت: “اکسیژن کم بود ، من تنفس عمیقی نداشتم و نفس می کشیدم.”
مشاور عالی رهبر گفت که در آن چهار ساعت در یک فرصت دیگر می گویم: بعد از مدتی صدای افرادی را که از من دور بودند و بسیار کوتاه شنیدم ، شنیدم ، در حالی که نیروی شنوایی من نیز در این حادثه آسیب دیده است. کمی امید کردم و شروع به فریاد کردم. حسن در طبقه بالا بود ، پسرش که اتاقش یکسان بود ، اما او پنج دقیقه قبل از حادثه بیرون رفته بود. پسرم حسن و نام همسرم ، آزر. چندین بار به آنها زنگ زدم.
وی ادامه داد: از آنجا که وسط خانه فرو ریخت ، مردم روی لبه های ستون قدم می زدند. یک بنده خدایی در پایین پاهای من ایستاد و گفت اینجا است. او تنها بود زیرا هیچ کس فکر نمی کرد من اینجا هستم زیرا خانه من فرو ریخته است. اولین کاری که او انجام داد این بود که آوار را از پاهای من برداشته است.
مشاور عالی رهبر ، گرچه من در اولین لحظه با خودم هوشیار و فکر می کردم و نمی ترسیدم که بگویم: “با خودم گفتم که می میرم ، من سه بار می میرم ؛ یک بار قبل از انقلاب ، یک بار در جنگ و یک بار. من زندگی خود را زندگی کرده ام ، مگر اینکه بخواهم زندگی کنم.
دروغ گفتن پاهایم قطع شد.
او گفت که پاهای من قطع شده است ، به هیچ وجه ، من می خواهم آنچه را که او گفت ، انجام دهم ، “آنها می دانند که چرا به من ضربه زدند و من می دانم ، اما من نمی توانم بگویم ، اما من پدر صاحب آنها را بردم.”
شمخانی گفت: من می دانستم که یک روز مرا هدف قرار می دهند. ما با همان برادرانی که به شهادت رسیده بودند ، جلساتی ثابت داشتیم. ما یک استراتژی را با هم تنظیم کردیم و یک جلسه را کنار هم گذاشتیم و پیش بینی کردیم که به ما حمله خواهیم کرد ، بنابراین آنچه بعداً اتفاق افتاد به دلیل تصمیماتی که توسط اقدامات رهبر عالی در این جلسات گرفته شده است. ما می دانستیم که اگر این کار انجام شود چه باید بکنیم.
مذاکره برای توافق نبود
مشاور عالی رهبر ادامه داد: “ما می دانستیم که چه چیزی داریم و چگونه می توانیم به سرعت توانایی های خود را تغییر دهیم. ما می دانستیم که این طرح یک برنامه فریب است و هیچ مذاکره ای برای توافق وجود ندارد. مذاکره این است که بتوانیم شرایط داخلی کشور را برای تحریک برای اعتراض آماده کنیم ، که یک کشور هوشیاری است.
وی تأکید کرد که همدردی ملت ایران احساساتی نیست و به دلیل اهمیت ایران و میزان تحقیر آمریکایی و اسرائیل است: من از عصبانیت رسانه های خارجی فهمیدم که ما خوب کار می کنیم و تحلیلگران از حاکمیت و مردم بی خبر بودند. عملیات مبتنی بر اقدامات پیش طراحی شده ، به لطف حمایت و حمایت مردم ایران و مقاومت نیروهای مسلح و رهبری عالی و کمک خدا که قبل از 6 ژوئن با ملت ایران بوده اند و فردا روشن است.
شمخانی گفت: سلام به ملت ایران ؛ آنها فکر می کردند که آماده هستند تا با وضعیتی در ایران شورش کنند ، اما ایرانیان در سراسر جهان هنوز ثابت کردند که آنها دوست هستند و حاکمیت را می پذیرند.
پایان پیام/
منبع : میزان



