ناخدا صمدی: تکاوران زمین و خاک خونین خرمشهر را میبوسیدند

چهل و سه سال پیش ، در این روز ، در حالی که سواحل غربی کارون با خون شهدا تزئین شده بود ، ساحل شرقی با شادی اشک ریخت. در تاریخ 3 ژوئن ، روزی که خون و زندگی و اشتیاق 5 میلیون ایرانی در توپ ، تانک ، فلش و آتش سوزی پیروز شدند.
کاپیتان هاوسنگ صمدی ، یک جنگجویان دفاعی مقدس و مدافعان Khorramshahr ، در یک خاطره دردناک و شیرین از رهایی Khoramshahr گفت: اردوگاهی در دفتر مرکزی لشکر زرهی آهواز تشکیل شد. سه گردان شناور تهاجمی ما و همچنین سه قایق نیز در سه ملوانان برای عبور از رودخانه کارون حضور داشتند و در اشغال سواحل دشمن شرکت می کردند.
او به یاد می آورد: هر گردان قایقرانی به یکی از Fatah ، NASR و quds پیوست. من به Manjil Wireless برخورد کردم و از قایق های زیادی پرسیدم. یک گردان رنجر تقویت شده ، یک گردان با قدرت تفنگ و یک تفنگ دیگر به علاوه یک شرکت از عملیات ویژه SBS ، ما همچنین در عملیات اورشلیم شرکت کردیم. سه هاوکر و سه هلیکوپتر وجود داشت. یکی از گردان های رنجرز ما به عنوان احتیاط در آبادان ماند و سایر گردان ها در عملیات رهایی Khorramshahr شرکت کردند.
صمدی می گوید که عراقی ها از تاریخ 2 ژوئن در محاصره کامل نیروهای عملیاتی ایران بوده اند. کودکان در همان روز به شهر نفوذ کردند و مواضع ، استحکامات و نیروهای عراقی را کاملاً شناسایی کردند. نیروی دریایی رنجرز اولین مبارزانی بود که قایق و حتی برخی با شنا در Khorramshahr در صبح 3 ژوئن ، و دشمن را مجبور به عقب نشینی پس از حدود شش ماه و انتقام از تمام خون های ریخته شده در شهر کرد.
وی گفت: “همه آنها عجیب بودند.” هنگامی که رنجرز در ساحل بود ، خم می شوند و سرزمین خونین و خاک Khorramshahr را می بوسند. و آنها اغلب از شور و شوق گریه می کردند. صدای تیراندازی در همه جا شنیده می شد. تعداد زیادی از سربازان عراقی کشته و زخمی شدند و تعداد زیادی از نیروهای ایرانی اسیر شدند.
قسمت دردناک حافظه کاپیتان صمدی در اینجا است: من همه چیز را در سواحل شرقی کارون دیدم. کسانی که هنوز در ساحل شرقی بودند از اشتیاق گریه می کردند. آنها لحظه ای وارد شهر شدند که گردان من پر بود. پل Khorramshahr شکسته و غیر قابل عبور بود و ما مجبور شدیم از رودخانه عبور کنیم. حدود ساعت ده صبح ، من و کاپیتان Abutaleb ، ضربان ها ، سوار قایق شدیم و از رودخانه کارون عبور کردیم. ما همان مسیر عقب نشینی را طی کردیم. من شب 4 نوامبر را به یاد آوردم و آن عقب نشینی تحمیل شد. جای همه شهدا ، نگهبانان و افراد شهید ، جایی که مقاومت تاریخی به مدت پنج روز خالی بود. گریه نکردم هر دو گریه می کردیم. اما این بار اشک شادی بود.
این بخشی از خاطره کاپیتان صمدی در بزرگداشت قهرمانان حماسه آزادی Khorramshahr در شرکت پارس خودرو بود که توسط دفتر پارس Khodro Basij با مشارکت این شرکت و خانواده های پارس Khodro Madys برگزار شد.
شایان ذکر است که بخشی از این مراسم به جشن خانواده های عالی شهدا اختصاص داده شده است.
پایان پیام/
منبع : میزان