ترکیب فرسوده تیم ملی مقابل سرعت فوتبال مُدرن/ یوزها در لَبه پرتگاه واقعیت؛ وقتی شکست ایران فقط یک نتیجه نبود

مدتی نگذشت که شکست تیم ملی فوتبال ایران علیه قطر و هنوز هم انتقاد از ناسیونالیست ها ، به ویژه کادر ، در صدر آنها قرار گرفت. امیر قلانی نووی حضور داغ است و عواقب این شکست از خود ناراحت کننده تر بود.
تیم ملی فوتبال ایران که در هفته نهم جام جهانی دوحه بخشی از قطر بود ، 1-1 از دست داد تا یک سال و شش ماه از دست بدهد. تیم ملی ایران نه تنها در آستانه از دست دادن مقام اول گروه A است. در عوض ، نتوانست از فرصتی برای شکست ژاپن در برابر استرالیا و بازگشت به مکان هفدهم جهان و اولین آسیا استفاده کند. اگرچه هیچ اتفاقی برای ایران در آسیا نیفتاد ، اما دانشجویان جهان نیز با سقوط چهار مرحله ای همراه بودند.
امیر غیل نووی ، که به دلیل فشار طرفداران و متخصصان چند ماه در جوان بوده است ، بارها و بارها از مصاحبه های جوانان صحبت کرده است ، اما متأسفانه هیچ نشانه ای از جوانی یا حداقل پیشرفت در بازی های اخیر وجود ندارد. تیم ملی ایران هنگامی که میانگین سنی بازیکنان ایرانی 4.3 و شوجا خلیل زاده قدیمی ترین بازیکنان 5 سال گذشته به همراه آلیرزا بیرانوند بود ، با قطر روبرو شد. با این حال ، شما باید از کارمندان تیم ملی دقیقاً چه جوانان بپرسید؟

با این حال ، حتی در تعویض امیر قلانی ، هیچ نشانه ای از جوانی وجود نداشت! این مربی با آوردن یک روز 2 ساله Rozbeh و 2 -ساله Moghanloo به تیم ملی کمک نکرد. پس از پایان هر مسابقه ، قلعه اعلام کرده است که به جوانی اعطا می شود و این قیمت جوانی است! چگونه جوان از سن متوسط 4.3 سالگی برخوردار بود؟ شواهد نشان می دهد که اساساً هیچ جوانی وجود ندارد. تیم ملی به بازیکنان با تجربه و تکراری متکی است و نسل جوان فرصتی واقعی نداده است. برای گفتن عدم برنامه ریزی ، حمایت و اعتماد به جوانان عامل اصلی عدم موفقیت قطر بود نه جوانی. ادعای مدیر در مورد جوانی بیشتر چهره ای خرد و پاک کننده است.
بیننده ممکن است نفهمیده باشد که شوجا خلیل زاده و آلیرزا بیرانوند برای سازمان دفاعی تیم ملی بسیار اندک هستند و دیگر در تیم ملی نیستند. کارکنان تیم ملی باید برای انتخاب بازیکنان پاسخگو باشند؟ این انتخاب ها چنان مشکل ساز شده اند که بیشتر کارشناسان از آن انتقاد کرده اند.
آنچه در برابر قطر نشان داده شد ، تنها بازیکنانی بود که 5 دقیقه نفس کشیدند و حضور پیرمردها در جهان مطمئناً می تواند عواقب منفی بیشتری داشته باشد. آمار نشان می دهد که تیم ملی ایران در راه رسیدن به جام جهانی مشکلات جدی در ساختار دفاعی داشته است.
دانشجویان قلعه فقط در 5 بازی گذشته توانسته اند Klin Shith را ضبط کنند و با 2 گل ، از 5 تیم در این مرحله ، در بهترین خطوط دفاعی در رده هشتم قرار دارند. ثبت فقط 4 کلینیک در کل 5 بازی یک زنگ خطر جدی برای کارکنان و نشانه بارز نیاز به تجدید نظر در ساختار دفاعی تیم ملی قبل از ورود به مراحل مهم تر این رقابت است.

قلعه نمی تواند ادعای جوانی کند. جوانی به معنای برنامه ریزی ، صبر و اعتماد است. یعنی دادن فرصتی 5 ساله برای اینکه یک بخش اساسی در سن هشت سالگی باشد. آنچه دیدیم بارها و بارها برای بازیکنان بزرگتر بازی می کرد ، حتی در غیاب ستاره های اصلی. این نه جوانی است و نه استراتژی ، بلکه نتیجه نافرمانی است.
سرانجام ، آنچه امروز با تیم ملی فوتبال ایران روبرو می شود ، نتیجه جوانی نیست ، بلکه نتیجه سالهای بی سابقه ای است ، با تکیه بر نام ها و عدم وجود استراتژی خاص در بازسازی تیم ملی.
ادعای “جوانی” توسط قلعه در شرایطی اتفاق می افتد که جوانی در واقع واقعی نبود. برای غلبه بر چرخه تکرار و دستیابی به نتایج پایدار ، فوتبال ایران باید از نظر خود ، ساختار و سیاست های مدیریتی به طور جدی مورد تجدید نظر قرار گیرد ، نه توجیه عدم موفقیت با واژگان کاذب.
کارمندان تیم ملی باید در اعلام لیست بازیکنانی که به تیم ملی دعوت شده اند ، توضیح دهند ، در غیر این صورت به ذهن متبادر می شود که تیم ملی نفوذ کرده است. باید ببیند که در آینده چه اتفاقی می افتد ، اما آنچه آشکار است ؛ یعنی تیم ملی در جام جهانی خواهد بود.
پایان پیام/
منبع : میزان



