بررسی نقش و عملکرد تشکلهای مردم نهاد در دوره جنگ ۱۲روزه

براساس مرکز روابط عمومی مجمع مشاوره اسلامی ، دفتر مطالعات اجتماعی این مرکز در گزارشی از “بررسی نقش و عملکرد سازمان های مردم در طول جنگ 6 روزه” اظهار داشت ، که در جنگ شش روزه گذشته نقش برجسته ای در بحران داشت. در این مدت ، سازمان های اجتماعی از ظرفیت مردمی استفاده کردند و به مدیریت بحران کمک های قابل توجهی کردند.
در این گزارش آمده است که مؤسساتی مانند هلال احمر ، خیریه ، شوراهای مذهبی و گروه های جهادی با اقدامات گسترده. از جمله حمایت از گروه های آسیب پذیر ، مدیریت روانشناختی جامعه ، تأمین معیشت ، حفظ امنیت محلی و روایت جنایات دشمن ، آنها عواقب جنگ را خنثی کردند و بسیاری از برنامه های رژیم صهیونیستی را در جنگ شناختی شکست دادند. این همبستگی بی سابقه اجتماعی فرصتی تاریخی برای تقویت انسجام ملی ، ظرفیت سازی برای دیپلماسی محبوب بوده و می تواند به سیاست گذاران الهام بخش برای طراحی الگوی محبوب مدیریت بحران باشد. با وجود فرصت های فوق ، جنگ 6 روزه تحمیل شده نیز چالش هایی را که در جهت فعالیت مؤثر سازمان های مردم نهاد است ، ایجاد کرده است.
گفته می شود که چالش هایی مانند ضعف ساختاری این سازمانها ، اختلال در شبکه ، عدم مدیریت بهینه اختلافات فرهنگی و غیره. بر این اساس ، به منظور بهره برداری بهتر از ظرفیت های فوق و سازماندهی چالش ها ، دولت باید یک رویکرد مشارکتی را اتخاذ کند تا نقش مدیر هوشمند را بازی کند.
در این گزارش همچنین آمده است که ایجاد یک زمینه حقوقی برای سازمان ها ، نهادینه کردن آموزش ، تسهیل در شبکه سازمانها ، شرکت در تصمیمات و تقویت روایت های بین المللی الزامات توسعه مشارکت اجتماعی است که باید سیاستگذاران در نظر گرفته شود. تجربیات این دوره می تواند الگوی ماندگار برای مقابله با بحران های آینده باشد.
یافته های کلیدی این گزارش همچنین آمده است: در طول جنگ شش روزه ، سازمان های مردم نقش مهمی در مدیریت بحران و با استفاده از ظرفیت های اجتماعی و انسانی داشتند ، به عنوان بازیگران مؤثر در زمینه های مختلف امداد ، ذهنی ، معیشت ، امنیت و رسانه ظاهر شدند. این سازمان ها شامل هلال احمر ، خیریه ها ، نمایندگان مذهبی ، گروه های جهادی ، اتحادیه های کارگری ، مراکز مسجد ، بسیج و سایر سازمان های محبوب بودند. اقدامات سازمان های فوق از مدیریت روانشناختی جامعه ، حمایت از گروه های آسیب پذیر ، فراهم کردن امنیت محلی ، برای مستند سازی جنایات جنگی و دفاع از حقوق بشر در سطح بین المللی.
علاوه بر این بیان شده است که این تجربه منجر به احیای بی سابقه همبستگی اجتماعی فراملی در کشور شده است. بنابراین ، مشارکت نسل جوان ، گروه های مذهبی و فعالان اجتماعی و سیاسی ، پایه و اساس انسجام ملی و تقویت دیپلماسی مردمی است. همچنین ، حمایت عمومی در سطح بین المللی ، از جمله کشورهای اسلامی و برخی از جوامع غربی ، نقش مهمی در روایت و رویارویی با تبلیغات رسانه ای دشمن ایفا کرد.
در این گزارش آمده است که عملکرد این سازمان ها نیز با چالش هایی روبرو بوده است. از جمله ضعف ساختاری سازمانهای مردمی ، ناسازگاری در شبکه آنها ، عدم مهارت در مدیریت اختلافات فرهنگی بین سازمان ها و غیره. این مشکلات مانع از بهره برداری کامل از ظرفیت مردمی شد. این امر به یک سیاست ساز نیاز دارد تا به این چالش ها بپردازد تا از حداکثر ظرفیت این سازمان ها در بحران های آینده استفاده کند.
در این گزارش آمده است که برای رفع این موانع و استفاده بیشتر از این ظرفیت ها در آینده ، دولت باید نقش “مدیر هوشمند” را ایفا کند و با یک رویکرد مشارکتی ، تعامل سازنده با سازمان ها را فراهم کند. بنابراین ، تقویت آموزش ، تسهیل در شبکه ، فراهم کردن بسترهای قانونی و تعریف مجدد نقش دولت از “رئیس” به “تسهیل کننده” یکی از اصلی ترین الزامات این مسیر است.
در این گزارش آمده است که تجربه یک جنگ شش روزه نشان می دهد که در شرایط بحرانی ، نهادهای عامه می توانند به ستون فقرات جامعه تبدیل شوند. استفاده از این تجربه می تواند یک الگوی ماندگار برای مواجهه با چالش های آینده باشد ، به شرط آنکه ساختار مشارکت اجتماعی بازآفرینی و نهادینه شود.
در این گزارش آمده است که پیشنهادات از تجربه موفقیت آمیز جنگ 6 روزه به منظور تقویت نقش سازمان های عامه در مدیریت بحران های آینده الهام گرفته شده است.
با توضیح این پیشنهادات برای تعریف مجدد نقش دولت به عنوان “مدیر هوشمند” در مواجهه با سازمان های مردمی و در مواجهه با سازمان های عامه ، دولت باید از نقش کارفرمایان فاصله بگیرد و در چارچوب یک حاکمیت مشارکتی ، از حضور مؤثر و سازمان یافته مؤسسات دولتی راهنمایی و پشتیبانی کند. این تحول مستلزم آموزش مدیران دولت در مورد تفاوت بین نهادهای اجتماعی و بخش خصوصی و تقویت رویکرد مشارکتی در فرآیندهای تصمیم گیری است.
تمرکز بعدی اصلاح سیستم حقوقی مشارکت اجتماعی. با توضیح این محور ، مطالعات نشان می دهد که نیاز فوری به تصویب و اجرای قوانین پشتیبان ، از جمله “قانون جامع مشارکت اجتماعی” ، “سیاست های عمومی در سرمایه اجتماعی و مشارکت اجتماعی” و مقررات خاص برای انواع مؤسسات اجتماعی (مانند خیرین ، مشاغل اجتماعی ، صندوق های سرمایه گذاری اجتماعی و غیره) وجود دارد. این چارچوب قانونی باید شفاف ، تسهیل کننده ، مبتنی بر مشارکت و اعتماد متقابل باشد.
تمرکز مکانیسم رسمی برای مشارکت سازمانها در تصمیم گیری و نظارت همچنین بیان می کند که ایجاد یک مکان مشورتی برای سازمانهای تخصصی در تصمیم گیری و تنظیم کننده سیاست های اجتماعی در سطح ملی و محلی گامی اساسی برای نهادینه کردن مشارکت عمومی است. حضور سازمان های مردم نهاد در کمیته های پارلمانی ، شورای اجتماعی ایالت ، کابینه و شوراهای تخصصی همچنین می توانند به بازآفرینی اعتماد عمومی کمک کنند.
محور پیشنهادی بعدی تقویت شبکه و هم افزایی بین سازمان های مردم نهاد است. برای استفاده بیشتر از ظرفیت سازمانهای مردمی ، آنها باید از ایالت جزیره و فعالیتهای پراکنده خارج شوند و با حمایت دولت در قالب شبکه های تخصصی (مانند شبکه محیط زیست ، شبکه امداد اجتماعی ، شبکه روایی) سازماندهی می شوند. این شبکه ظرفیت مقابله با بحران های آینده و جلوگیری از موازی سازی را افزایش می دهد.
بخش دیگری از این گزارش به آموزش و توانمندسازی دولت ، مردم و سازمان ها می پردازد و توسعه دانش و مهارت های مورد نیاز در زمینه “کار سازمانی” ، “مشارکت اجتماعی” ، “نظارت مدنی” ، “قانون” و “حاکمیت مشارکتی” باید برای همه ذینفعان (اعضای سازمان ها ، مردم و نمایندگان دولت) در دستور کار قرار گیرد. این آموزش باعث افزایش بهره وری مشارکت ، کاهش درگیری های نهادی و عینی کردن حاکمیت مشارکتی می شود.
در تقویت دیپلماسی روایت و عمومی توسط سازمان های غیردولتی ، همچنین بیان شده است که سازمان های مشورتی در سازمان ملل و نهادهای مشابه باید در زمینه مستند سازی و افشای جنایات جنگی دشمن فعال شوند. دولت باید حضور بین المللی خود را در جلسات و مجامع و با تأمین امنیت قانونی آنها ، جلوگیری از سانسور خودآمدی و منفعل فراهم کند.
آخرین محور گسترش زمینه های حقوقی و نهادی برای سازمان آسان و سریع. توضیح داده شده است که در بحران ، سازماندهی سریع و بهره وری بالا نیاز به از بین بردن موانع بوروکراتیک ، تسهیل صدور مجوز ، پشتیبانی مالی و تخصیص امکانات عمومی (مانند فضا ، رسانه ، زیرساخت های دیجیتال) به موسسات محبوب دارد. این اقدامات باید به صورت بسته های پشتیبانی فوری برای اضطراری طراحی شود.
پایان پیام/
منبع : میزان



